منبع

قسمت دوم

قسمت سوم
برای بسياري از نسل جوان، ارتباط موبايلي، "خط ارتباطي زندگي" محسوب مي شود.
(والسکي، 2003:449، به نقل از اوکسمن و روتينن، 2001).
براي نسل جوان، زندگي بدون موبايل غير قابل تصور است و به نوعي موبايل "ادامه دست"
محسوب مي شود. (آميت شوكلا ، 2005)


چكيده

 موبايل نه صرفا بعنوان يك تكنولوژي جديد مخابراتي، بلكه به عنوان يك صنعت همه رسانه اي فرد مورد توجه مطالعات فرهنگي قرار مي گيرد. فردگرائي پديده اي است كه محصول تحولات مربوط به حوزه فهم، تجربه اجتماعي و توسعه تكنولوژي هاي ارتباطي است كه ابزار مند شدن آن با موبايل، وجوه جديدي از فهم فرديت را بازتوليد كرده است. اين سئوال جدي مطرح است كه آيا تا كنون تجربه فردي و در عين حال تجربه هاي اجتماعي فرد با "تكنولوژي فردي"، ابزارمند شده است يا خير؟ به نظر مي رسد همه صنايع ارتباطي قبلي ضمن فردي بودن، به حوزه فردي فرد استقلال نمي بخشيده و بستر توسعه فردي را فراهم نمي كرده است. موبايل مهمترين تكنولوژي فردي است كه ضمن ايجاد "خلوت مستقل فردي" رابطه اجتماعي فرد را در يك بستر شبكه اي معنا دار كرده است و مي توان از آن تعبير به "تكنولوژي همه رسانه اي فردي" نمود.در اين مقاله ابتداء نگاه مفهومي و نظري خواهيم داشت به جنبه هاي فردي و هويتي موبايل و سپس با نگاه به عناصر توسعه فردي موبايل به تحليل مطالعه موردي كه نگارنده در خصوص ارتباط موبايل با هويت فردي و زندگي روزمره داشته است، پرداخته خواهد شد. در بخش دوم مقاله ابعاد كمي مطالعه منعكس مي شود و در بخش سوم نتايج كيفي تحيق در قالب جنبه هاي شخصي و خصوصي موبايل مورد بحث قرار خواهد گرفت.

واژه هاي كليدي: تلفن همراه، فرديت، هويت فردي. زندگي روزمره، اس ام اس، تكنولوژي فردي، دسترسي فوري و فرهنگ فوري، حوزه خصوصي زندگي.
 

مقدمه


فردگرائي پديده اي است كه محصول تحولات مربوط به حوزه فهم، تجربه اجتماعي و توسعه تكنولوژي هاي ارتباطي است. اين سئوال جدي مطرح است كه آيا تا كنون تجربه فردي و در عين حال تجربه هاي اجتماعي فرد با "تكنولوژي فردي"، ابزارمند شده است يا خير؟ به نظر مي رسد همه صنايع ارتباطي قبلي ضمن فردي بودن، به حوزه فردي فرد استقلال نمي بخشيده و بستر توسعه فردي را فراهم نمي كرده است. موبايل مهمترين تكنولوژي فردي است كه ضمن ايجاد "خلوت مستقل فردي" رابطه اجتماعي فرد را در يك بستر شبكه اي معنا دار كرده است. موبايل بعنوان وسيله ارتباطي مطرح است كه ظرفيت هاي رو به توسعه آن، اين ابزار ارتباطي را تبديل به ظرفيت كامپيوتري و چند رسانه اي كرده است. با اين نگاه، تلفن همراه "تكنولو‍ژي فردي" محسوب مي شود كه حوزه استقلال جديدي از "فرد گرائي" را منعكس مي كند. اين فردگرائي لزوما با "خود خواهي" باز تعريف نمي شود، بلكه لايه "انتخابگري فردي" را منعكس مي كند كه بصورت ابزارمند حوزه مستقل تري را براي فرد فراهم كرده است. در اين روند، موبايل توسعه كامپيوتر و اينترنت محسوب مي شود كه ظرفيت دجيتالي را فراهم آورده است كه "انعطاف گسترده اي" را براي فرد بوجود آورده است. اين توسعه تابع توسعه هاي دجيتالي با منطق رياضي است كه تركيب، تقسيم، ضرب و منها شدن را امكان پذير مي كند. در اين روند داده ها اعم ازمتن، قابليت هر نوع تغيير و تركيب را پيدا مي كنند.
نظام برنامه اي تلفن همراه، قابليت هاي متنوع چند رسانه اي و ظرفيت هايي مثل صدابرداري، فيلمبرداري و عكاسي و علاوه بر آن اتصال به اينترنت و انطباق پذيري برنامه هاي كامپيوتري را پيدا كرده است. اگر عناصر مادي نيازهاي فردي را در يك تعامل اجتماعي، عناصري مثل لباس،‌ وسيله حمل و نقل و "وسايل شخصي" زندگي فرد بدانيم، تلفن همراه نيز بر نياز هاي فردي اجتماعي فرد اضافه شده است. موبايل يك رنگ محسوب مي شود كه شاخص "ابراز فردي " نيز شده است. وقتي شما زنگ خاص را به شماره خاص وصل مي كنيد،‌ ايجاد يك رنگ هويتي براي تماسهاي خود مي كنيد و در واقع زنگ خاص موبايل "نمايندگي" مي كند يك معناي اجتماعي را كه با خود كدهاي هويتي را به همراه دارد. همانطور كه منتظر قائم (1382) در سنخ شناسي راديو و دوران معاصر طرح مي كند، تكنولوژي ارتباطات و اطلاعات، حوزه تحولات ارتباطي و اجتماعي را توسعه بخشيده و قلمروهاي گسترده اي مثل محله، شهر، كشور و منطقه را به همه جهان توسعه بخشيده است. لذا "سايت قدرت ارتباطي" يك عرصه جهاني پيدا كرده است. از اين منظر تلفن همراه يعني فرد در همه حال، پيوند خورده با جهان.
موبايل يك سيستم ارتباطي بدون سيم است كه امكان دسترسي را در شرايط متفاوت و جغرافياي متفاوت فراهم مي كند. بر اين اساس، تلفن همراه نماد "ارتباط همه جا حاضر" است. اين خصيصه موبايل را به مفهوم "جامعه مجازي فراگير" نزديك مي كند. از طرف ديگر تلفن همراه بعنوان يک تکنولوژي کاريزماتيک در مقايسه با تکنولوژي هاي موبايل ديگر مثل کامپيوتر هاي لپ تاپ و تلفن ماشين، تجسم فرهنگي پيدا کرده است و بصورت گسترده اي وارد مسير زندگي اجتماعي شده است (فورچونيتي ، 2001). تلفن همراه از قابليت مردمي بودن، فراگير بودن و کثرت کاربران برخوردار است. تلفن همراه يك صنعت ارتباطي چند رسانه اي است كه به نوعي بازگشت به سنت ارتباطي اوليه يعني تلفن هاي بي سيم كه آغاز صنعت ارتباطي است، محسوب مي شود. اين صنعت ارتباطي و چند رسانه اي، همچون اجداد خود يعني تلفن هاي ثابت مهمترين صنعت تعاملي ارتباطي است که هر دو طرف ارتباط يعني فرستنده و گيرنده پيام فعال هستند و بصورت همزمان همچون حضور رو در ايجاد تعامل مي كنند و در اين روند تفاوت بين فرستنده و گيرنده را از بين مي برند. در روند پيشرفت موبايل، موبايل کامپيوتر ها يك نقطه عطف محسوب مي شوند كه به لحاظ فني يک کاربرد پيشرفته از نظامهاي کامپيوتري قابل حرکت است که در عين حال که ظرفيت روابط شبکه اي ارتباطي را فراهم مي كند، از ظرفيت هاي "نظام فراگير کامپيوتري " نيز برخوردار است (ين و همکاران، 1997). روند تحولات رسانه اي و دو فضائي شدن جهان، ضرورت تحول معرفتي در فهم مقوله هاي اجتماعي را به بقول عبداللهيان (1384) ضرورت مي بخشد. از همين منظر مطالعات مربوط به موبايل و فرهنگ و يا اجتماعي شدن، ساز و كار متفاوتي را نياز دارد.
پالن، سالزمن و يونگ (2001) طي مطالعه کيفي روي فرايند اجتماعي شدن موبايل در زندگي روزمره مطالعه کردند. در اين مطالعه 6 هفته اول استفاده از موبايل 19 نفر مورد توجه قرار گرفت. اين مطالعه نشان مي دهد که فرد از يک نقطه مبهم و استفاده گسترده به مرحله استفاده بهينه و مشخص منتقل مي شود. بطور کلي مي توان گفت استفاده از موبايل يک امر فردي است که شديدا تحت تاثير عوامل و فرايندهاي اجتماعي است. اين مطالعه نشان مي دهد که روندي رو به تغييري در نهادينه شدن موبايل در روند اجتماعي شدن آن در زندگي فردي کاربر دارد. در دسترس بودن دائمي، مزاحمت ها و يا دردسرهاي و يا برنامه هاي ناخواسته زيادي را به فرد تحميل مي کند. خاموش کردن موبايل نيز مي تواند منشاء خستگي، انتظار و يا تنش هاي روحي طالب تماس واقع شود و به نوعي موجب تضعيف کارآمدي فرد شود.
لذت گرائي، ميدان ديد داشتن و روشنگري، خصيصه هاي نسل جوان در تعامل با تلفن همراه تشخيص داده شده است (ويلسکا ، 2003). استفاده از موبايل در ميان جوانان و نوجوانان بعنوان ابزار سرگرمي و ارتباطات بين گروهي و توسعه فضاهاي "همزمان دوستي" امر فراگيري است كه صنعت جديدي را به حوزه سرگرمي ها اضافه كرده است. در کشور فنلند در سال 1994، 30درصد نسل جوان بين 16تا24 سال تلفن همراه داشته اند و طي مدت کوتاه يعني سال 1998 اين ميزان به 90 درصد افزايش پيدا کرد. از آن تاريخ ميزان مصرف بصورت پيوسته افزايش پيدا کرد و سن مصرف را کاهش داد. در سال 2001 يک سوم بچه هاي 7 تا 10 سال صاحب موبايل بودند و 70 درصد آنها اجازه استفاده از موبايل بصورت معمول را داشته اند (ويلسکا، 2003:444).
به مرور موبايل از يك وسيله ارتباط صرف به يك ابزار چند منظوره شخصي توسعه پيدا كرده است. مطالعات ويلسکا (2003) نشان مي دهد که بطور ميانگين جوانها در روز 6 تا 8 تلفن و به همين تعداد پيام تبادل مي کنند. 93% افراد از تقويم، زنگ ساعت و ماشين حساب موبايل استفاده مي کنند. و بطور متوسط 79% جوانها از زنگ جديد و لوگو جديد استفاده مي کنند. کارکرد هاي جديد موبايل محل توجه نسل جوان هست و به همين دليل شرکت هاي تجاري روي کارکردهاي جديد موبايل تاکيد مي کنند.
موبايل ظرفيت ابزاري شده است براي "تعاملات جمعي همزمان" كه فرد را با افراد و موسسات و از طرفي با علائق مختلف اعم از امور تفريحي و سرگرمي ها و همچنين مسائل جدي كاري و حتي پيوند هاي جماعتي و ديني مرتبط مي سازد. امروز مراكز ديني هم در عالم مسيحيت و هم در عالم اسلام از ظرفيت هاي موبايل براي پيوند روزمره فردي با كاربران موبايل استفاده مي كنند. كاتوليك ها با اعلام علاقه به دريافت پيام هاي معنوي، بصورت روزانه "پيام هاي معنوي دريافت مي كنند. مثلا در ايرلند با تماس با شماره 53141 اين امكان فراهم مي شود كه 10 دقيقه پيام هاي مذهبي را به صورت صوتي گوش دهند. در تايوان، از تصوير مذهبي براي صفحه اصلي موبايل گرفته تا صداي زنگ موبايل و پيام هاي ديني ظرفيت سازي شده است و يا مسلمانان در سراسر جهان با استفاده از موبايل اف7100 كه توسط كمپاني ال جي كره جنوبي طراحي شده، امكان اعلام اوقات نمازه براي 500 شهر جهان فراهم شده است.
ديني شدن موبايل به قلمروهاي ديگر نيز توسعه پيدا كرده است. جهت قبله و امكان پرداخت صدقات و كمك هاي مالي مثل خمس و زكات توسط موبايل فراهم شده است. مثلا صدقه روزانه كه توسط موبايل صورت مي گيرد و روي قبض موبايل منعكس مي شود (اكونوميست، 10 مارچ 2005). پخش اذان نماز كه قابل انطباق با اكثر كشورهاي جهان هست، نيز كاركردهايي را در موبايل هاي جديد بوجود آورده است كه اين تكنولو‍ژي را ضمن اجتماعي بودن، فرهنگي بودن، اقتصادي بودن، تبديل به يك "صنعت ديني" نيز نموده است. در واقع با وصل شدن كامپيوتر و كامپيوتري شدن موبايل، موبايل بعنوان يك "صنعت كامپيوتري برتر" مطرح شد كه ضمن برخورداري از همه قابليت هاي كامپيوتر، از امكاناتي مثل عكاسي، فيلمبرداري و ضبط صوت برخوردار است و در عين حال همه امكانات مورد نياز حرفه اي و در عين حال انواع سرگرمي هاي شخصي را براي كاربر فراهم مي آورد. اين ظرفيت در سيستم هاي "منشي شخصي دجيتالي " در يك ظرفيت آسان و خود راهبر طراحي شده است.
در اين مقاله ابتداء نگاه مفهومي و نظري خواهيم داشت به جنبه هاي فردي و هويتي موبايل و سپس با نگاه به عناصر توسعه فردي موبايل به تحليل مطالعه موردي كه نگارنده در خصوص ارتباط موبايل با هويت فردي و زندگي روزمره داشته است، پرداخته خواهد شد. در بخش دوم مقاله ابعاد كمي مطالعه منعكس مي شود و در بخش سوم نتايج كيفي تحيق در قالب جنبه هاي شخصي و خصوصي موبايل مورد بحث قرار خواهد گرفت.


  1. موبايل، هويت فردي و فردگرايي


هويت فردي، منعكس كننده تلقي است كه فرد از خود و ديگري از او دارد. چگونگي خود و يا فرد، در ارتباط معنا داري با ذهنيت و عينيت هاي فردي است. تلقي فرد از زندگي و انتظارات او از "نقش اجتماعي" و "حوزه فردي" همراه با نوع ارتباطي كه با ديگران در مسير زندگي برقرار مي كند حوزه فردي او را شكل مي دهد. فردگرائي اشاره به يك حوزه ترجيحي دارد كه "جهان فعال و ارزشي" فرد را تشكيل مي دهد. وجه منفي فرد گرائي "خود خواهي " و يا "خود مركزي " است كه موجب بي توجهي فرد به مسائل و مشكلات ديگران مي شود. وجه مثبت آن عدم دخالت در حوزه فردي ديگران و توجه به "امر شخصي" خود است. از طرفي فرد گرائي، اشاره به "جهان مستقل فرد" و انتخاب هاي مستقل و فراجمعي و يا شكسته شدن نظام "هنجار اجتماعي" در يك جامعه است. به تعبير اليوت و مارگارات تاچر در زمان نخست وزيري خود جمله معروفي را طرح كرد كه منعكس كننده جامعه آنروز غرب و توسعه آن به ساير جوامع در جهان جديد بود. او گفت جامعه جديد، چيزي نيست مگر "افراد" و "خانواده ". به عبارتي هويت جمعي اجتماعي را مورد سئوال قرار داد (اليوت و لمرت ، 2006). از نظر اليوت و لمرت، فرد گرائي در اين معنا، يك نوع فاصله گرفتن از توده ها و يا "رفتار توده اي" است. عوامل ساختاري مثل توسعه انتخاب هاي فردي، از بين رفتن حوزه استقلال بومي، وصل شدن به جهان ها و فرهنگ هاي متكثر،‌ جامعه يكپارچه قديم را كه با نظام هنجاري جمعي فهميده مي شد، به تكثر فردي با پيوندهاي حرفه اي، دوستي و خانوادگي تبديل كرده است كه براي درك آن بايد فرد را كانون توجه قرار داد ( همان منبع، ص 10).
از نگاه انتوني اليوت (2005) در كتاب "مفاهيم خود"، خود از يك ماهيت منعطف، شكننده، تجزيه پذير و غير مركزي برخوردار است. بر همين مبنا، خود مفهومي است كه در جامعه پيچيده جديد، موضوع "پراكندگي" و چند رگه اي شدن هويتي و حوزه مستقل اجتماعي، شده است. از همين منظر است كه تحليل "فرد" در روندي هاي جديد لذت گرائي، جداي از حلقه هاي "هنجاري خانوادگي، خويشاوندي و دوستي"، قابل فهم مي باشد. روشن است كه فرد به تنهائي هويت و "خوديت" خود را نمي سازد، بلكه "تكنولوژي" و نوع تعامل با "ديگري" است كه در مسير "زندگي روز مره" هويت و خود را مي سازد. "جبرهاي اجتماعي" و "جبرهاي تكنولو‍ژيك" در اين روند نقش مهمي را ايفاء مي كنند. از اين منظر، موبايل هم بعنوان يك ابزار ارتباطي و هم بعنوان يك ابزار رسانه اي و بعنوان يك نقش اجتماعي كه در واقع "امكان دسترسي لحظه اي" را فراهم مي آورد، قابل مطالعه است. به تعبير وثوقي، ميرزايي و رحماني (1384) در اين روند فرد خود يك هدف غايي و مهم است.
موبايل يکي از فردي ترين ابزار زندگي امروز است که امکان "خود اظهاري هويتي " را فراهم مي آورد. وقتي فرد از خانه خارج مي شود، کليد منزل، کيف پول و موبايل را با خود همراه مي کند. ابزاري است که قابليت انعطافي ارتباطات را فراهم کرده است. 1) امکان ارتباط دو سويه يا چند سويه دائمي، 2) قابل برنامه ريزي بودن ارتباطات، 3) انتخابي بودن پذيرش ارتباطات، 4) انتخابي بودن در دسترس بودن و در دسترس نبودن، 5) استقاده هاي چند منظوره رسانه اي، گوش دادن به راديو، موسيقي و تماشاي تلويزيون و ورود به جهان مجازي اينترنت. اين قابليت ها، خصلت هاي است که کانوني بودن فرد و خواسته هاي فرد را معنا مي بخشد. عرصه هاي ديگري که انتخاب فرد و هويت فردي را در تعامل با موبايل تجسم مي بخشد 1) انتخابي بودن زنگ موبايل، 2) انتخابي بودن تصوير يا جعبه تصويري آن، 3) انتخابي بودن دستگاه و جلد موبايل و حتي نوع ارتباط با دستگاه از طريق گوشيهاي با سيم يا بدون سيم که نمادهاي هويتي از تشخص و يا ويژگي هاي فردي را منعکس مي کند.
بايد توجه داشت که موبايل فضا و حس واقعي تري را در ارتباطات انساني در مقايسه با ساير وسايل ارتباط جمعي فراهم آورده است. فرد بدون سناريو در تعاملي زنده با فرد يا افراد ديگر قرار مي گيرد. اين تعامل در سطح يک ارتباط صوتي تمام نمي شود، بلکه از خصلت ارتباط صوتي و تصويري و در عين حال ارتباط همراه با رويت تصوير و يا ارتباط از طريق نامه الکترونيک و يا ارسال صدا و تصوير بصورت پيام نيز برخوردار است. مثلا در قلمرو ديني اين ارتباط، کليساي يکشنبه را و يا مسجد جمعه و اوقات نماز را به يک ارتباط گسترده تر با واسطه موبايل تبديل کرده است. کاتوليک ها مي توانند با ورود به فضايي خاص "پيام معنوي روزانه" را از "پاپ" دريافت کنند. در ايرلند با شماره خاصي (53141)، کاربران موبايل وارد فضاي معنوي مي شوند. عيسويان ايرلندي نيز بخش خدماتي را به نام "تماس مقدس" طراحي کرده اند که فرد بصورت روزانه از طريق موبايل هاي تيز هوش، وارد فضاي معنوي مي شود و بصورت انتخابي در زماني 10 دقيقه اي گوش دل به پيام هاي و قطعات مقدس مي دهد. تقدس حتي به خود ابزار منتقل شده است و در موبايل هاي تيز هوش جديد، قطب نمائي تعبيه شده است که امکان يافتن جهت خانه خدا را فراهم مي کند (اکونوميست، ارتباط معنوي، 10 مارچ 2005).
كلمه "فرد گرائي" در قرن نوزدهم توسط توكويل تعريف شد. او فرد گرائي را منعكس كننده، پديده منزوي شدن فرد در جامعه آمريكائي قرن نوزدهم مي دانست (كواتس ،2006). با اين نگاه فرد گرائي محصول "قدرت گرفتن هويت جمعي" است. اندريس بوس (2000:1) ريشه شكل گيري فرد گرائي را به تحولات برخواسته از "نهصت هاي ديني" در قالب اخلاق پروتستان مي داند. آنتوني گيدنر (2001:61) فردگرائي جديد را محصول جهاني شدن و در واقع تحولات ناشي از صنعت ارتباطات مي داند. از نظر او "فردگرائي" در دوره جديد در مقايسه با كل گذشته تاريخ، ابزارمندتر شده است. در فضاي جديد، از نظر گيدنر، هنجارهاي جمعي و "كدهاي اجتماعي" منبع هويت فردي نيست، بلكه فرد در تعامل با فضاها و هنجارهاي خارج از محيط خود قراردارد.
جهاني شدن به معناي جديد آن، ظرفيت فردگرائي را توسعه بخشيده است، محدوده هاي جغرافيائي ارتباطات را از بين برده، محدوديت هاي انگيزه اي فرد را كه در كانون "اقليم فرهنگي محلي" تعريف مي شده، به "اقليم هاي فرهنگي فرامحلي" توسعه داده است. انتخاب هاي فردي را "تنوع"‌و "تكثر" بخشيده، نگاه فرامحلي را را در ظرفيت هاي "محلي گرائي"، "جهاني گرائي" و محلي-جهاني گرائي" تنوع و توسعه بخشيده است. تكثر، تنوع، توسعه و انعطاف فضاي جديد و بي معنا شدن "دور" و "نزديك" و از همه مهمتر شكل گيري جهان موازي جديد در كنار جهان شناخته شده قديم يعني دو فضائي شدن جهان (عاملي، 1382، 1383) فرديت و فردگرائي را "لايه اي" و به صورت همزمان متكثر كرده است.
اگر بتوانيم لايه هاي مختلف فرد و فرديت را تعريف كنيم، فهم فضاي تعاملي امروز آسان مي شود. لذا قبل از تحليل لايه هاي فرد و فرديت لازم است تفاوت فرد و فرديت را توضيح دهيم تا از اين زوايه تفاوت بين شكل و محتوا برجسته شود. فرد يا شخص، اشاره به واحد انساني يا حتي حيواني دارد كه يك فرد زا از ديگري جدا مي كند و به نوعي منعكس كننده شكل و قالب است. فرديت منعكس كننده معنا، شخصيت و هويت فرد است كه "بر" و در "فرد" انعكاس مي يابد. بنا بر اين، فرد و فرديت به هم پيوسته و مرتبط با يكديگر هستند، اما فرد قالب را منعكس مي كند و فرديت "محتواي اين قالب" را بيان مي كند. به نظر مي رسد، پيوند موبايل و فرد، 5 لايه مهم را براي فرديت فرد بدنبال مي آورد:
1) توسعه فردي
2) توسعه نظام ارتباطات بين فردي
3) توسعه انتخاب ها و تغيير در نظام ارزشي و ترجيحي فرد
4) تغيير در پيوندها، دلبستگي هاي فردي و حوزه خصوصي زندگي
5) دسترسي فوري يا فرهنگ فوري
تلفن موبايل بعنوان "ابزار فردي" كه فرديت را ايزار مند مي كند و حوزه علائق فردي را تسهيل مي كند، مي تواند با لايه هاي مختلف فرديت پيوند معنا داري برقرار كند. در بخش بعدي مقاله ابتداء مطالعه موردي كه در خصوص تلفن همراه و زندگي روز مره با تاكيد بر فرد گرائي و تلفن همراه توسط نگارنده صورت گرفته معرفي مي شود و سپس با تاكيد بر پيامدهاي پنجگانه فردي تلفن همراه، به تحليل داده هاي كمي و كيفي اين مطالعه پرداخته خواهد شد.

2. مطالعه موردي در ايران: تلفن همراه بعنوان تكنولو‍ژي ارتباطي فردي


در اين قسمت، بخشي از پژوهش ميداني در خصوص موبايل،‌هويت و زندگي روزمره كه توسط نگارنده صورت گرفته منعكس مي شود. به همين منظور، پرسشنامه روي خط (آن لاين)، همراه با توزيع پرسشنامه در فضاي واقعي هر دو گروه را هم در فضاي واقعي و هم در فضاي مجازي با سئوال هاي مربوط به تلفن همراه، هويت و زندگي روزمره مورد سئوال قرار داد. در اين پرسشنامه هم در سئوال هاي بسته و هم در سئوال هاي باز، جنبه هاي فردي و هويتي پاسخگوها مورد بررسي قرار گرفت. به مدت 5 هفته پرسشنامه را در اختيار كاربران "هات ميل" و "ياهو" و همچنين از طريق وب لاگ ها بصورت نمونه گيري تصادفي،‌ افراد مختلف با خصوصيات متفاوت مورد سئوال قرار گرفتند. روش تحقيق تركيبي كمي و كيفي كه هم به تحليل اطلاعات آماري و هم به تحليل پاسخ هاي كيفي پاسخگوها توجه مي كند، مورد استفاده قرار گرفت. تحليل آماري بر فراواني داده ها و معنادار بودن آماري روابط بين متغير هاي تاكيد مي كند و اطلاعات كيفي كه از پرسشنامه هاي باز استخراج شده است، ابعاد عميق تري از نظر پاسخگوها را منعكس مي كند و لزوما ديدگاه پاسخگوها را در چهارچوب پاسخ هاي تعين شده توسط محقق قرار نمي دهد. روش تركيبي در مطالعات زيادي توسط نگارنده اين مقاله (عاملي، 2002، عاملي و همكاران، 2004الف، 2004ب، 2005 و 2006) مورد استفاده قرار گرفته است و در اين تجربه، نتايج معنا دار و عميقي از اين تجربه انعكاس پيدا كرده است. در اين بخش لايه هاي مختلف فرديت را كه در عرصه تحولات تكنولوژيك و خصوصا با آمدن "تكنولوژي فردي موبايل" كه هم حلقه مستقل فردي را فراهم آورده است و هم فرد را از همه گذشته تاريخ متصل تر و مرتبط تر با ديگري قرار داده است مورد توجه قرار گرفته است. پنج عنصري را كه در بخش قبل، بعنوان لايه هاي مختلف فرديت در پرتو "فردگرايي" جديد منعكس شد، مورد آزومون قرار مي گيرد.


1-2 توسعه هاي فردي در پرتو موبايل
در درجه اول بايد توجه داشت كه عليرغم ظرفيتهاي گسترده اي كه موبايل در قلمروهاي مختلف پزشكي، حرفه اي، رسانه اي، ديني و سرگرمي ها دارد، دو ظرفيت مهم تلفن همراه يعني تماس تلفني و ارسال و دريافت "پيام متني" و همچنين "پيام صوتي" و "پيام تصويري" استفاده غالب و شايع آن مي باشد. اين دو قابليت، ظرفيت هاي فردي را توسعه مي بخشند و همچنين حوزه خصوصي فرد را توسعه مي دهند. نمونه اين تحقيق نشان مي دهد بخش قابل توجهي از كاربران موبايل از قابليت پيام متني تلفن همراه استفاده مي كنند. همانطور كه در جدول 1 منعكس شده است، از ميان 700 پاسخگوي، 76 درصد از سيستم فعال ارسال پيام متني استفاده مي كنند. پيام متني چه در قالب "نوشته"، "صدا" و يا "تصوير" لايه عميق تري از انديشه انساني را منعكس مي كند و لزوما به معناي انعكاس "فرهنگ و انديشه فوري" نيست.


جدول 1: آيا سيستم اس ام اس تلفن همراه شما فعال هست؟
 

پاسخ

تعداد

درصد

بله اس ام اس تلفن همراه فعال است.

۵۳۲

۷۶%

خیر اس ام اس تلفن همراه فعال نيست.

۱۶۸

۲۴%

تعداد کل

۷۰۰

۱۰۰%

در سئوالي كه از پاسخگوها سئوال شده است كه ايا پيام هاي را كه به دلال محدوديت ها و يا محذور هاي اجتماعي بصورت چهره به چهره به ديگران منتقل نمي كنيد، از طريق پيامهاي متني، ارسال مي كنيد ياخير؟ بيش از 40 درصد گفته اند، بله و فقط 13% اعلام كرده اند كه تلفن همراه چنين نقش واسطه اي را ايفاء نمي كند. جمعيت قابل توجهي (46%) اظهار كرده اند كه براي آنها تفاوتي نمي كند. اين نشان مي دهد كه موبايل نقش مهمي در تغيير نظام هنجاري بين فردي دارد و به نوعي "محدوديت هاي هنجاري" را كاهش مي دهد. درصد قابل توجهي از كساني كه موبايل را ابزار ارسال پيام هاي خصوصي خاص مي دانند، جامعه دانشجويان (2/52%) هستند، كه اين نسبت در ميان كساني كه از تحصيلات دكترا (6/28%) و يا فوق ليسانس (5/30%) برخوردار هستند، كمتر است.

جدول 2: آيا شما پيام هايي را كه در ملاقات چهره به چهره، از بيان آن خجالت مي كشيد، توسط موبايل راحت تر ارسال مي كنيد؟

 

سطح تحصيلات

جمع

 

دبيرستان

ديپلم

دانشجوی کارشناسی

ليسانس

فوق ليسانس

دکترا

 

آیا محبت های خصوصی را که رو در رو به دوستانتان نمی توانيد بگوئيد، به صورت اس ام اس به آنها می فرستيد؟

بله

۱۵

۴۶

۱۱۹

۷۰

۳۲

۴

۲۸۶

۲.۵%

۱.۱۶%

۶.۴۱%

۵.۲۴%

۲.۱۱%

۴.۱%

۰.۱۰۰%

۶.۳۲%

۵.۳۶%

۲.۵۲%

۷.۳۸%

۵.۳۰%

۶.۲۸%

۹.۴۰%

خیر

۶

۱۸

۲۲

۲۷

۱۷

۱

۹۱

۶.۶%

۸.۱۹%

۲.۲۴%

۷.۲۹%

۷.۱۸%

۱.۱%

۰.۱۰۰%

۰.۱۳%

۳.۱۴%

۶.۹%

۹.۱۴%

۲.۱۶%

۱.۷%

۰.۱۳%

تفاوت خاصی ندارد

۲۵

۶۲

۸۷

۸۴

۵۶

۹

۳۲۳

۷.۷%

۲.۱۹%

۹.۲۶%

۰.۲۶%

۳.۱۷%

۸.۲%

۰.۱۰۰%

۳.۵۴%

۲.۴۹%

۲.۳۸%

۴.۴۶%

۳.۵۳%

۳.۶۴%

۱.۴۶%

جمع

۴۶

۱۲۶

۲۲۸

۱۸۱

۱۰۵

۱۴

۷۰۰

۶.۶%

۰.۱۸%

۶.۳۲%

۹.۲۵%

۰.۱۵%

۰.۲%

۰.۱۰۰%

۰.۱۰۰%

۰.۱۰۰%

۰.۱۰۰%

۰.۱۰۰%

۰.۱۰۰%

۰.۱۰۰%

۰.۱۰۰%

نكته قابل توجه اينكه به دليل گران بودن موبايل در ايران، طبقه كم درآمد جامعه امكان برخورداري
 از تلفن همراه را ندارند. جامعه آماري مورد مطالعه اين تحقيق نشان مي دهد، 88.4 درصد پاسخگوها خود را متعلق به طبقه متوسط دانسته اند و فقط 4.9 درصد از طبقه پائين بوده اند. البته بايد توجه
 داشت كه اكثريت بالايي از ايراني ها، عليرغم عدم برخورداري از درآمد كافي براي زندگي متوسط،
 خود را متعلق به "طبقه متوسط" جامعه مي دانند. اين مهم اشاره به قوي بودن حس حركت و تغيير
 وضعيت اجتماعي و "پيشرفت طلبي" و در عين حال فرار از واقعيت در جامعه ايراني است، يعني افراد
ترجيج مي دهند خود را بعنوان طبقه متوسط معرفي كنند تا طبقه پائين.

جدول 3: كساني به صورت فعال از اس ام اس استفاده مي كنند به تفكيك طبقه اجتماعي

 

گروه های درآمدی (طبقه اجتماعی)

جمع

 

طبقه پایین

طبقه متوسط

طبقه بالا

 

آیا سیستم اس ام اس موبایل شما فعال هست؟

بله

۲۲

۴۷۱

۳۹

۵۳۲

۱.۴%

۵.۸۸%

۳.۷%

۰.۱۰۰%

۷.۶۴%

۱.۷۶%

۰.۸۳%

۰.۷۶%

خیر

۱۲

۱۴۸

۸

۱۶۸

۱.۷%

۱.۸۸%

۸.۴%

۰.۱۰۰%

۳.۳۵%

۹.۲۳%

۰.۱۷%

۰.۲۴%

Total

۳۴

۶۱۹

۴۷

۷۰۰

۹.۴%

۴.۸۸%

۷.۶%

۰.۱۰۰%

۰.۱۰۰%

۰.۱۰۰%

۰.۱۰۰%

۰.۱۰۰%


همانطور كه قابل پيش بيني است، قابليتهاي اضافي تلفن همراه مثل استفاده از سيستم انتقال پيام آن، رابطه معناداري با طبقه اجتماعي دارد. اس ام اس تلفن همراه 83% كاربران طبقه بالا فعال است، در حاليكه اين نسبت در ميان طبقه متوسط 1/76% و در ميان طبقه پائين 7/64% مي باشد.
اين مطالعه نشان مي دهد كه رايج ترين استفاده متني از موبايل، متن هاي "جوك" مي باشد كه در صد استفاده از متن هاي جوك در ميان مردان (65.2%) بيشتر است، در مرحله بعد پيام هاي كاري قرار دارد. كلمات عاشقانه نيز در مرتبه سوم قرار گرفته است كه ارسال اينگونه پيام ها از ناحيه دختران رواج بيشتري دارد.
جوك منعكس كننده نوعي تعامل بين قدرت، فرهنگ و فرديت در جامعه مي باشد. جوك، به عنوان عامل قدرت و دشمني موضوع مطالعه فلاسفه اي همچون هابر و ارسطو و يا بعنوان تنش و خشونت، مورد توجه روانشناساني مثل فرويد (1984) بوده است. كولينسون (2002)، جوك را بعنوان بخش سطحي رفتار اجتماعي در درون سازمان اجتماعي مورد مطالعه قرار داده ومعتقد است، جوك نوعي مكانيسم مديريت و كنترل است. جوك در فضاي مجازي، در تعامل جدي با جوك در فضاي واقعي است. در بسياري از موارد نوعي فرايند اين هماني را منعكس مي كند و در واقع تكرار انتظارات و نگاه فرد به فرايند فرهنگي است. جوك در بسيار از موارد منعكس كننده جدي ترين پيام هاي اجتماعي است، در بسياري از موارد اقتدار فرد بر ديگران و يا تنش زدائي از روابط اجتماعي و يا نوعي تخليه روحي محسوب مي شود. با توجه به اين واقعيت كه وجه غالب پيام هاي تلفني، جوك مي باشد، لازم است تحليل محتواي جوك و خصوصا گفتمان هاي غالب بر جوك كه گفتماني جنسي است مورد مطالعه و تحليل دقيق قرار گيرد. خصوصا "راحت بودن" فضاي پيام متني تلفني در مقايسه با گفتگوي حضوري و يا تلفني، بستر انعكاس گسترده تر از "وجوه پنهان ذهني" را فراهم مي كند كه از همين منظر، تحليل عميق تر و دقيق از فرد،‌ فرديت و روابط متقابل اجتماعي را منعكس مي كند. در عين حال در تمامي امور فرهنگي، معاني سياسي رفتار اجتماعي، "معاني سياسي ذهن" را پنهان مي كند و در بسياري از موارد ظاهر و باطن فرهنگ يكي مي شود و در واقع ابعاد پنهان فرهنگ كم رنگ مي شود. نگاه ريموند ويليامز (1989) در تحليل جنبه هاي "معمولي فرهنگ" به كم رنگ شدن ابعاد پنهان توجه دارد. جوك هم ظرفيت يك رفتار سياسي پنهان را دارد كه پيام را "واژگونه" مي كند و خواسته هاي جدي اجتماعي را در قالب يك "شوخي" و "طنز" بيان مي كند و هم يك شوخي جهت تفريح و تفرج ذهن است كه ابعاد معمولي فرهنگ را منعكس مي كند. شوخي ديدن شوخي، طنز ديدن طنز، نگاه عادي به فرهنگ است، نگاهي است كه فرهنگ را در بسياري از موارد به جنبه هاي عادي ذهن و عمل اجتماعي مرتبط مي داند.