تعليم و تربيت ، يكي از نهادهاي اجتماعي ، علمي ، سياسي و فرهنگي در ارتباط است . به عبارت ديگر ، چند و چون كاركرد نظام هاي تربيتي هر جامعه ئي ، به چند و چون و كاركرد تحولات پيراموني بسته گي دارد . امروزه ، تعليم و تربيت ، با مجموعه ئي از تحولات اجتماعي ، سياسي و فرهنگي جهاني رو به رو است كه به گونه ئي گريز ناپذير بايد خود را با آن تحولات هم آهنگ نمايد . با توجه به بروز تحولاتي در گستره ي ارتباطات و اطلاعات ، و در نتيجه ، پيدايش نظريه هايي چون پست مدرنيسم ، فمنسيم ، كثرت گرايي ، جهاني شدن و ... طبيعي است كه نظام هاي تربيتي بايد ...
تفكر كلاسيك، قديمي ترين آموزه در حوزه انديشه هاي جزايي به حساب مي آيد . اين تفكر كه مبتني بر فرض آزادي اراده انسان و مسئوليت اخلاقي او بود ، رويكردي فلسفي و اخلاقي تلقي مي شد . امروز پس از گذشت حدود دو و نيم قرن كه از انتشار كتاب بكاريا مي گذرد ، شاهد رونق دوباره افكار و انديشه كلاسكي در حوزه كشورهاي غربي به ويژه آمريكاي شمالي هستيم . اين مكتب جديد كه خود را نئوكلاسيك نوين يا نوئوكلاسيسيسم باز انديشده مي نامد ، پس از يك دوره طولاني بي اعتنايي حقوق جزايي به فسلفه و مفاهيم اخلاقي ، تلاش مي كند تا با تكيه بر مفاهيم اخلاقي و فلسفي به مسئله بزهكاري پاسخ دهد ...
فرهنگ پارهاي جدايي ناپذير از انديشه در علو اجتماعي است . براي انديشيدن درباره يگانگي همراه با تنوع انسانها ، اين مفهوم مورد نياز علوم اجتماعي است . ما همه موجوداتي فرهنگي هستيم ؛ انديشههاي بنيادي ، ارزشها و هنجارهاي جامعه خود را ياد ميگيريم و آنها را در انگارههاي خود و جهان اجتماعي خود جان ميدهيم . باورها در يك فرهنگ نيازي به درست بودن يا اثبات ندارد : آنها را بيشتر بيپرسشي جدي ميپذيريم چون از گذشتههاي دور به ما رسيده است. البته در جهان امروز ، فرهنگ نيز مانند اقتصاد و سياست به گونهاي چشمگير در قالب جريانهاي جهاني قرار ميگيرد . فرهنگ در عصر دهكده جهاني و از ميان رفتن قيد و بندهاي جغرافيايي ، موضوع محوري در بسياري از رشتهها و شاخههاي علوم اجتماعي شده است و جامعه شناسي فرهنگ از پيرامون به كانون حوزه جامعهشناسي آمده است...
تصميم عاليترين فعاليت بشري است و نماد يك اراده محسوب مي شود كه داراي قدرت الزام است . سياست خارجي نيز تابعي از سياست داخلي و به ويژه تابعي از نظام اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي هر كشور است كه مي توان آن را سياست يك دولت در عمل متقابل با سياست ديگر دولتها ناميد . جامعه مدني هم عبارت از محيط ويژه اي است كه به صورت يك فضاي تهي در ميانه وضعيت سقف و كف ساختار سياسي ، يا فرمانروايان و مردم قرار گيرد تا بتواند مانع تبديل پيوند آمريت و اطاعت به زورگويي و ستم پذيري گردد ...
موضوع اصلي اين نوشتار ارزيابي ظرفيت دولت ايران در زمينه استراتژي منطقه گرايي است . نويسنده اين ايده را از چشم اندازهاي زير پيگيري مي كند : ظرفيت سازي در وجوه گوناگوني كه اين به نوبه خود نيازمند پيش شرطهاي فرهنگي و ساختاري است . ضعف مديريت سياسي ايران در باره منطقه گرايي ناظر به سه نكته مهم است : نبود آگاهي از اهميت منطقه گرايي و نتايج مثبت آن ، ضعف ساختاري و نبود رويكرد مثبت به منطقه گرايي ، براي توضيح و تبيين اين نبود ظرفيتها به مصادقي چند اشاره شده است ...
اين مقاله به استناد اعداد و ارقام به نقد و تحليل پديده زندان پرداخته است. اهم مطالبي كه در اين مقاله بررسي شده است عبارتند از : تأثيرات سياستهاي جهاني سازي نئوليبرال بر سياستهاي مجازات ؛ بررسي رابطه ميان سياستهاي « جهاني كردن » ، « ايجاد فقر » ، « مجازات كردن » و تعيين مفهوم و چارچوب كلي فرآيند « اصلاح مجازات » ؛ بررسي اصول اصلاح قوانين مجازات با روشهاي جديد و ابعاد اجتماعي ، اقتصادي و سياسي آن ؛ ارزيابي عملكرد دولت از حيث تأثير آن بر سياستهاي كنترل اجتماعي و قوانين مجازات سالب آزادي و شمار زندانيان كه در سطح جهان رو به تزايد است ؛ واكنشهاي اجتماعي گوناگون كه امكان انتخاب آنها فراروي يك دولت معين وجود دارد ؛ بررسي و نقد شدت استثمار (بهرهكشي) از دسترنج زنداني و خصوصي سازي سازمان زندانها...
ظهور و رونق گفتمان كثرت گرايي فرهنگي در سايه ي تحولاتي كه تحت عنوان « جهاني شدن » مطرح شده اند ، موجب توجه به گوناگوني فرهنگي درون سرزميني ، واگذاري بخشي از اعتبارات به اقليت ها و قوميت هاي فرهنگي ، تعديل سياست ها ، احقاق حقوق شهروندان ، حركت به سوي نظام هاي غير متمركز و اتخاذ راهبرد كثرت گرايي فرهنگي از جانب كشورهاي مختلف شده است. در اين مقاله ، رونق گفتمان كثرت گرايي فرهنگي و تاثير آن بر فرهنگ سياسي ، مدني و مشاركتي مورد بحث قرار خواهد گرفت .ّ
در 20 ژوئن ، هنگام شرفيابي نمايندگان اتحاديه بحران زده اروپا ( آقايان ژان كلود يونكر و خوزه مانوئل باروسو ) آقاي بوش تأكيد مي كند : ايالات متحد به حمايت خود از يك اتحاديه قدرتمند اروپا در مقام يك شريك ادامه خواهد داد . وراي صورت بندي هاي ديپلماتيك ، دولت آمريكا در ضد و نقيض گويي هاي خود دست و پا مي زند ، چرا كه يك جانبه گرايي او ( اقتصادي ، تجاري و نظامي ) با واقعيت چند جانبه جهاني در تقابل قرار گرفته است . سلامت اقتصادي اولين قدرت دنيا ، وسيعأ به سپرده هاي پس انداز جهاني وابسته است ؛
جهاني شدن از مفاهيم و نشانه هاي جديد و تأثير گذار در زندگي سياسي است . در مورد ماهيت اين مسأله مناظرات گسترده و جدي وجود دارد ؛ برخي آن را پروسه طبيعي و عده اي پروژه و طرحواره اي غربي مي دانند . در اين مقاله ، جهاني شدن نه يك وضعيت جديد كه گفتماني جديد تلقي مي شود ؛ تحليل گفتماني جهاني شدن آن را به عنوان گفتمان مسلط ، هر چند اجتناب پذير و غير دايمي ، تلقي مي كند ...
جهاني شدن فرايندي است رو به گسترش كه همه عرصه هاي اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي را در نورديده و تمامي كشورهاي جهان به گونه اي به آن درگير هستند . سرمايه ، نيروي كار ، مواد اوليه ، تفكر و انديشه ، آداب و رسوم فرهنگ توليد و مصرف و هر آنچه كه قابليت انتقال دارد به بركت رشد تكنولوژي و ارتباطات سريعاَ در اختيار جوامع قرار مي گيرند . جهاني شدن داراي آثار مثبت و منفي است كه بر زندگي فردي و اجتماعي اثر مي گذارد . لذا شناخت نسبي از اين پديده باعث مي شود آثار منفي آن كنار گذاشته شود و از آثار مثبت بيشتر استفاده شود ...
جهاني شدن ، افزايش سهم مبادلات تجاري يك كشور با كشورهاي ديگر است ، در حالي كه نقش كشورها در بازار كشورهاي ديگر ، به تدريج بيشتر ( با مول وبلانيدز سال 2003 ص 748 ) جهاني شدن اقتصاد نيز به افزايش سهم كالاهاي مصرفي ، افزايش واردات اجزاء كالاهاي توليدي كارخانه اي از خارج ، افزايش سهم كالاهاي داخلي در صادرات و سياست هاي حمايتي داخلي در مورد ساير كشورها مربوط مي شود ...
رشد غير قابل كنترل شهرهاي آسيايي ، به لحاظ وجود مشكلات خاص كشورهاي در حال توسعه و نيز عدم وجود برنامه ها و ابزار تئوريكي مناسب ، تا كنون راه حل مناسبي پيدا نكرده است . در حالي كه كشورهاي توسعه يافته به بحث هاي توسعه پايدار بر مبناي حفظ منابع طبيعي و عدم آلودگي محيط زيست و ... مي پردازند ، كشورهاي در حال توسعه سرگرم بحث هاي اوليه ، چون امكان تهيه آب آشاميدني سالم ، ايجاد سرپناه و ... هستند . بعلاوه عامل اصلي توسعه در شهرهاي كشورهاي در حال توسعه ، مهاجرت يك جانبه و در حال تزايد روستاييان به شهرها ، براي يافتن كار است ...
حسن حنفي ، انديشمند معاصر مصري ، يكي از شاخصترين شخصيتهايي است كه نظريه «چپ اسلامي» را مطرح كرده است . در واقع ، كثرت آثار و نفوذ انديشه حنفي ، پرداختن به ابعاد گوناگون انديشه وي را ضروري ميسازد . در مقاله حاضر ، تلاش بر آن بوده است كه نسبت جهان اسلام و غرب از نگاه اين متفكر مورد بررسي قرار گيرد ؛ هرچند با توجه به اهميت موضوعاتي چون جهاني شدن و تروريسم ، بر اين عناوين تاكيد بيشتري صورت گرفته است . بحث از علم الاستغراب (غرب شناسي) و ضرورت آن ، از ديگر بخشهاي مقاله است كه از جمله نوآوريهاي حنفي به شمار ميآيد ...
+ نوشته شده در چهارشنبه دوم خرداد ۱۳۸۶ ساعت توسط جهانی شدن - عولمة - Globalization
|
اللهم كن لوليك الحجة ابن الحسن، صلواتك عليه و علي آبائه، في هذه الساعة و في کل ساعة، ولياً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دليلاً و عيناً، حتي تسکنه أرضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً ××××××××××××××××× اين وبلاگ به ارائه مقالات و كتب و اخبار مرتبط با حوزه جهاني شدن و جهان اسلام مي پردازد. مجموعه مقالات اين وبلاگ از گرايش هاي مختلفي انتخاب شده اند و بيان آنها لزوما به معناي پذيرش محتواي شان نمي باشد. اهداف وبلاگ علمي و معرفي مجموعه اطلاعات مفيد در زمينه جهاني شدن به دانشگاهيان محترم است كه پيش از آن به صورت پراكنده در اينترنت موجود بوده است.